سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کاملا واقعی

وقتی مجبوری توی سرما در اتاق رو ببندی و جواب کشاورزا رو از پشت پنجره توی سرما بدی...به خودت می گی این برخورد اصلا درست نیست.

وقتی به همکارت می گی کارمون اصلا انسانی نیست توی این سرما...و اون بهت جواب میده:رفتار انسانی با انسان ها نه با اینا!!!!

فقط سکوت می کنی و مجبوری بخاطر یه عده  کم ازکشاورزا، همه ی انسان های مودب و آرومی که با توضیح همکارانت توجیه می شن و شرایط سخت تحریم  و کمبود رو درک می کن،توی سرما نگاه کنی.

سخت ترین لحظه می دونی کجاست؟؟؟

اونجا که مجبوری روی کاغذ واسه شخصی کود بنویسی که نه می دونی کیه و نه دفترچه داره و نه کشاورز منطقه ی شماست...

من نمی گم بچه ی پیغمبرم و کار خطا نمی کنم....اما این کار ازم برنمیاد...

چطور به چشم کشاورزی نگاه کنم که توی سرما منتظر یک کود اضافه نوشتن منه...اون وقت من واسه اینکه رابطه ها به ضابطه ها برتری دارند چشمم رو ببندم و بخاطر روابط همکاری به صدای درونم توجه نکنم....

نه نمی تونم....نمی تونم...نمی تونم...نمی تونم....

وقتی ما بشیم آخر زنجیره ای که رابطه ها به ضابطه ها ترجیح داده می شن...این میشه که وقتی بخوایم بگیم :نه ما این کار رو انجام نمی دیم ،متهم می شیم به ....

تنها چیزی که ناراحتم می کنه و آزارم میده اینه:

باید بشینی و به این فکر کنی  آخرش که چی؟؟؟میدن یکی دیگه بنویسه،چرا رسیدیم به این همه توجیه کردن رفتار اشتباه...

میگن دوره ی امر به معروف و نهی ازمنکر گذشته....

اسمش رو نمی ذارم امر به معروف  و نهی از منکر،اسمش نادیده نگرفتن اصول اخلاقیه...


   مدیر وبلاگ
دانش من...تجربه شما
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم...موجیم که آسودگی ما عدم ماست
خبر مایه
آمار وبلاگ

بازدید امروز :81
بازدید دیروز :7
کل بازدید : 53272
کل یاداشته ها : 55


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ