استادی فرمودند(مهندس علیمرادی) تا یک تخم سن گندم دیدید هوار نکشید که اهای توقف سم پاشی....

اما وضعیت برای مبارزه با پوره دقیقا عکس شده...ما تا یک پوره دیدیم....هوار کشیدیم.....اهای سم پاشی....

یادش بخیر شب فارغ التحصیلی در حالی که سوگندنامه فراغت از تحصیل رو قرائت می کردند...توی فکرم قسم خوردم حتی یه لیتر سم هم توصیه نکنم....

حالا این شده یه افتخار که باید سم پاشی همه جا صورت بگیره...من متوجه موضوع و حساسیتش هستم...ولی دلم برای اکوسیستم غنی ایی می سوزد که درهرحال نابود کردنش می باشیم....

بروم سراغ اصل ماجرا....

بعد از برگزاری جلسه فوق العاده امروز7/3/1390

مردانه به مرکز رفته...و شروع به تهیه فرم های مربوطه نمودیم....و سریع تر از انچه که هر ایرانی فکرش را بکند با مسئول مرکز به روستاهای تحت نظر رفتیم....

برگزاری کلاس اموزشی مبارزه با پوره سن گندم در گل زرد در تاریخ 5/3/1390

حالا اینجا کسی نمیاد و منم حرف دلم رو بدون ترس بنویسم....باورکنید یک کشاورز دیم کار برای گندمش فقط همون یک بار سم پاشی می کنه....حالا من هرچی هم بهش فشار بیارم و توصیه کنم....وقتی میگه پول ندارم من چی بگم.....ای خدا....کاش من بانک بودم یا یه گنجی داشتم می دادم اینا سم پاشی می کردن....

اینم عکس کشاورزهای زحمتکشم